معماری مرجع
2016-05-15
نمونه سوالات آزمون توگف
2016-05-17

چارچوب های اصلی معماری سازمانی

چارچوب زکمن-
Zachman

این چارچوب را جان زکمن در سال ۱۹۸۷ برای صنعت و تجارت ارائه کرد. این چارچوب برای معماری سازمانی یک ساختار منطقی ایجاد می‌کند. چارچوب زکمن از دو بعد اصلی تشکیل شده است. بعد اول (ستون‌ها) که بیانگر جنبه‌های چه چیز؟ چگونه؟ کجا؟ چه کسی؟ کی و چرا؟ می‌باشد. بعد دوم (سطرها) مبین دیدگاه ذینفعان در سازمان است (برنامه ریز، مالک یا دارنده، طراح، سازنده، پیمانکار و کاربر).
این چارچوب با پوشش دادن تمامی جنبه‌ها و دیدگاه‌های ممکن در رابطه با سیستم‌های اطلاعاتی یک سازمان، به ساختاری کاملاً مناسب در این رابطه دست پیدا می‌کند


چارچوب توگف-
TOGAF

توگف توسط موسسه Open Group توسعه و نگهداری می‌شود. اولین نسخه توگف، در سال 1995، بر پایه چارچوب معماری فنی وزارت دفاع ایالات متحده آمریکا برای مدیریت اطلاعات ( TAFIM ) ایجاد شد. با شروع کردن از این پایه بی نقص، موسسه Open Group نسخه‌های موفقی از توگف را در دوره‌های زمانی معین ایجاد کرده و هر یک را بر روی وب سایت جامع Open Group منتشر می‌سازد.
توگف ابزاری برای کمک به پذیرش، تولید، استفاده و نگهداری طرح‌های معماری سازمانی می‌باشد. توگف بر پایه یک مدل فرآیندی تکرار پذیر به نام ADM می‌باشد، که توسط بهترین راهکارهای عملی و مجموعه ای از اجزای معماری با قابلیت استفاده مجدد، پشتیبانی می‌گردد. توگف از چهار حوزه اصلی معماری که عبارت‌اند از: معماری کسب و کار، معماری داده، معماری برنامه‌های کاربردی، معماری فناوری پشتیبانی می‌کند.


چارچوب معماری سازمانی فدرال-
FEAF

در سال 2002 توسعه معماری سازمانی فدرال آمریکا، تحت اداره مدیریت و بودجه دولت آمریکا آغاز شد. هدف از این تلاش، شناسایی فرصت‌ها برای ساده سازی فرایندها و یکسان سازی کار از راه خدمات، در همه­ی شاخه‌های کسب و کار دولت فدرال بود. خروجی این تلاش، یک دولت مشتری مدار و شهروند مدار می­باشد که سرمایه گذاری‌های مبتنی بر فناوری را برای رسیدن به خروجی‌های بهتر که آرمان و مأموریت سازمان است، بیشتر می­سازد  [5].
این چارچوب دارای پنج الگوی مرجع است که عبارتند از: کسب و کار، خدمات، مؤلفه‌ها، تکنیک و داده. همه این پنج الگو برای ایجاد یک زبان مشترک هستند.
به طور خلاصه، اهداف پنج الگوی مرجع در چارچوب فدرال عبارتند از: عبارت‌های استاندارد و تعریف‌ها برای ابعاد معماری سازمانی، به گونه‌ای که همکاری و ارتباط بین دولت فدرال را آسان سازد. این الگوها عبارت‌اند از:

  • مدل مرجع کسب و کار: یک دید از کسب و کار دولت فدرال را ارائه می‌دهد.
  • مدل مرجع مؤلفه‌ها: دید فناوری اطلاعات از سیستم‌هایی که می‌توانند جنبه عملیاتی کسب و کار را پشتیبانی کنند را ارائه می‌دهد.
  • مدل مرجع فناوری‌ها: فناوری­ها و استانداردهای مختلفی را که می‌توانند برای ساخت سیستم‌های فناوری اطلاعات استفاده شوند را تعریف می‌کند.
  • مدل مرجع داده: روش‌های استاندارد توصیف داده را تعریف می‌کند.
  • مدل مرجع ارزیابی: روش‌های استاندارد از توصیف میزان ارزش به وجود آمده به وسیله معماری سازمان را تعریف می‌کند.
چارچوب گارتنر-
Gartner

این چارچوب نه یک چارچوب طبقه بندی مثل زکمن و نه یک چارچوب فرایندی مثل توگف و نه یک چارچوب کامل مثل فدرال است؛ بلکه یک چارچوب کاربردی است. گارتنر یک مرکز شناخته شده پژوهش­های فناوری اطلاعات و مشاور سازمان‌ها در جهان است. چارچوب معماری سازمانی گارتنر یک مفهوم کسب و کار، شامل استراتژی کسب و کار و گرایش‌های داخلی را که مفهومی کلی برای معماری سازماین فراهم می‌آورد، تعریف می‌کند .
گارتنر مدعی توسعه سه دیدگاه به هم وابسته می‌باشد. این سه دیدگاه عبارت‌اند از: دیدگاه کسب و کار، دیدگاه اطلاعات و دیدگاه فناوری. گارتنر باور دارد که هیچ معماری سازمانی مؤثر نخواهد بود مگر اجرا شود و هیچ معماری سازمانی اجرا نمی‌شود مگر چشم انداز آینده سازمان، رهنمودها و استانداردها در فرایندهای تصمیم گیری سازمان لحاظ شوند. معماری سازمانی از دید گارتنر یک استراتژی است.
به عبارتی، مهم‌ترین نکته از نظر گارتنر این است که یک سازمان به کدامین سو در حال حرکت است و چگونه به آنجا خواهد رسید؟ بنابراین معماری سازمانی یک فعل است، نه یک اسم.


معیارهای مناسب برای ارزیابی چارچوب های معماری سازمانی

جهت مقایسه چارچوب‌های معماری سازمانی چندین معیار در نظر گرفته شده‌اند، که عبارت‌اند از:
1جامعیت:
معماری سازمانی دارای جنبه‌ها و دیدگاه‌های متفاوتی است که هر کدام از چارچوب‌های معماری قادرند تنها بخشی از این جنبه‌ها و دیدگاه‌ها را تحت پوشش قرار دهند .
2قابلیت سفارشی سازی:
یعنی چارچوب معماری تا چه حد قابلیت سفارشی شدن در جهت هماهنگی با نیازهای خاص کاربران را دارد.
3پشتیبانی از معماری سرویس گرا:
امروزه بحث معماری سرویس گرا و به دنبال آن معماری سازمانی سرویس گرا مفاهیمی هستند که چارچوب‌های معماری را دستخوش تغییراتی کرده‌اند. قابلیت ارائه عملکردهای هر لایه معماری به شکل سرویس امری است که تنها چارچوب‌هایی که قابلیت سرویس گرایی را دارند، می‌توانند ارائه نمایند.
4کیفیت و در دسترس بودن مستندات فنی:
استفاده از چارچوب‌های معماری نیازمند منابع راهنمای مناسب در روش پیاده سازی آن‌ها، توصیف دقیق مراحل کار، و نیز مشخصات محصولات آن‌ها است . بدیهی است هر چارچوب معماری بدون این منابع راهنما، چیزی به جز مجموعه ای از مفاهیم تئوری نخواهد بود .
5وجود تجربیات موفق:
چارچوبی که توسط هیچ کس مورد استفاده واقع نشده و یا تجربه موفقی در رابطه با کاربرد آن وجود نداشته باشد، چارچوب مناسبی نخواهد بود . بنابراین وجود تجربه‌های موفق در بکارگیری چارچوب‌های معماری امتیاز خوبی برای آن‌ها به حساب می‌آید.
6دارا بودن متدولوژی:
اینکه چارچوب روش انجام کار را نیز بیان کند نکته حائز اهمیتی می‌باشد.
7تناسب با محیط و مأموریت‌های سازمان:
هر چارچوب معماری معمولاً مناسب کاربرد یا سازمان خاصی است . به عنوان مثال چارچوب‌های معماری DoDAF ، C4ISR کاربرد نظامی داشته و با اینکه اثر بخشی این چارچوب‌ها در حوزه‌های غیرنظامی نیز به اثبات رسیده، ولی به هر صورت پایه و ساختار اصلی آن‌ها نظامی است. بنابراین در انتخاب یک چارچوب معماری باید به این موضوع نیز توجه نموده و تا حد امکان چارچوبی متناسب با محیط مأموریت‌های سازمان انتخاب نمود.
8وجود تخصص و دانش فنی:
مشابه مورد مرتبط با منابع آموزشی و راهنما، وجود افراد متخصص در زمینه استفاده از چارچوب معماری مورد نظر نیز امری ضروری می‌باشد. عدم وجود این افراد و راهبری طرح معماری سازمانی توسط افراد غیر متخصص می‌تواند سازمان را به سمت یک شکست بزرگ سوق دهد.
9سادگی مفاهیم و آموزش:
هر چه مفاهیم، اصول و روش‌های طرح شده در یک چارچوب معماری ساده تر باشند، آموزش و بکارگیری آن نیز راحت‌تر خواهد بود.
10پشتیبانی فنی:
چارچوب‌های معماری که از طرف مؤسسات مستقلی پشتیبانی و به روز رسانی نمی‌شوند، انتخاب مناسبی به شمار نخواهند آمد.
11پشتیبانی از طرف ابزارها :
فرایند معماری سازمانی، فرایندی است که توأم با تولید محصولات متعددی است . این محصولات عمدتاً شامل اسناد فنی متشکل از متون و گرافیک (مدل) هستند. تولید محصولات معماری نیازمند ابزاری مناسب جهت تولید و مدیریت بوده و بدون استفاده از ابزار معماری، به کاری بسیار وقت گیر و در پاره ای موارد غیر ممکن تبدیل خواهد شد .
12پشتیبانی از زبان‌های مدلسازی:
مدلسازی قسمت‌های مختلف معماری امری ضروری و اجتناب ناپذیر می‌باشد. پشتیبانی چارچوب معماری از زبانی یکپارچه و منسجم که قابلیت مدلسازی تمامی عناصر معماری را داشته باشد بسیار حائز اهمیت می‌باشد.
13عدم وابستگی:
با توجه به شرایط سیاسی ایران اینکه ابزاری که می‌خواهد استفاده شود از نظر سیاسی وابستگی به دولت خاصی نداشته باشد بسیار حائز اهمیت می‌باشد. چراکه این امر می‌تواند مسائلی از قبیل امنیت معماری سازمان و پشتیبانی را بیش از هر چیز دیگر تحت تأثیر قرار دهد.

مقایسه چارچوب های مطرح معماری سازمانی

در جدول زیر به هر معیار امتیازی از 1 تا 5 تعلق گرفته است. هر چه امتیاز حاصله به 5 نزدیک‌تر باشد، چارچوب مورد نظر در آن معیار قدرتمندتر می‌باشد.

معیار                                    چارچوب

زکمن

توگف

فدرال

گارتنر

     جامعیت

3

5

5

3

    قابلیت سفارشی سازی

4

5

4

4

    پشتیبانی از معماری سرویس گرا

4

5

5

2

   کیفیت و دردسترس بودن مستندات فنی

5

5

3

2

   وجود تجربیات موفق

5

5

5

5

  دارا بودن متدولوژی

1

5

5

3

  تناسب بامحیط و مأموریت‌های سازمان

5

5

3

4

  وجودتخصص ودانش فنی

5

5

5

3

  سادگی مفاهیم و آموزش

5

2

4

4

  پشتیبانی فنی

5

5

3

5

  پشتیبانی ازطرف ابزارها

5

5

5

1

  پشتیبانی از زبان‌های مدلسازی

4

5

4

3

  عدم وابستگی

5

5

1

5

  جمع کل

    56

62

53

4

جمع بندی

با توجه به معیارهای فوق و امتیازات بدست آمده می‌توان چارچوب توگف را به عنوان چارچوب برگزیده جهت انجام طرح‌های معماری سازمانی برگزید. اگر چه چارچوب زکمن و فدرال نیز نمرات خوبی گرفته‌اند، اما چارچوب زکمن به علت نداشتن متدولوژی و چارچوب فدرال هم به علت وابستگی دولتی و کمبود منابع و مستندات فنی نمی‌توانند برای تدوین یک طرح معماری سازمانی کامل برای سازمانی در ایران مناسب باشند.