مرحله مقدماتی یک سازمان برای انجام سرمایه گذاری موفق در پروژه های معماری آماده می کند. فعالیت های کلیدی به شرح زیر می باشند:
شناخت محیط کسب و کار
اطمینان از تعهد مدیریت سطح بالا
اخذ توافق بر سر حوزه کاری
ایجاد مفاهیم
ایجاد ساختار کنترل
موافقت کردن در مورد روش معماری جهت به تصویب رساندن
اهداف
روش
فاز مقدماتی در مورد تعریف ” کجا، چه، چرا، چه کسی و چگونه، معماری می کنیم” در سازمان است. جنبه های اصلی به شرح زیر می باشند:
تعریف کسب و کار:
یکی از چالش های اصلی معماری سازمانی تعریف کسب و کار است. دامنه کسب و کار ذینفعانی را تعیین خواهد کرد که، بیشترین بهره را از معماری سازمانی جدید یا توسعه یافته خواهند برد. در این مرحله، تعیین یک ضامن/ناظر برای اطمینان از اینکه نتیجه فعالیت می تواند ادامه پیدا کند، مهم است. سازمان ممکن است شامل بسیاری از بخش ها باشد؛ وظیفه ضامن می باشد تا اطمینان حاصل کند که همه ذینفعان در بخش های مربوط به خود در پروژه معماری هستند.
شناسایی محرک های کلیدی و عناصر در حوزه سازمانی:
درک حوزه هایی که اطراف معماری را فراگرفته اند، لازم است. برخی از این حوزه ها عبارتند از:
مرور حوزه سازمانی باید نیازمندی های ارزشمند در مورد چگونگی طراحی چارچوب معماری را ارائه بدهد. به ویژه در سطوح رسمی، هزینه مورد نیاز و تماس با سازمان های دیگر.
تعریف نیازهای پروژه معماری:
ضروریات کسب و کار، نیازمندی ها و معیارهای عملکرد را کنترل می کنند. یک یا تعدادی از نیازهای زیر باید بیان شوند تا ضامن/ناظر بتواند تصمیم گیرندگان و ذینفعان کلیدی را شناسایی و درخواستی برای کار معماری تولید کند:
تعریف اصول معماری، به هر معماری شکل می دهد:
تعریف اصول معماری، برای توسعه معماری سازمانی ضروری می باشد. کار معماری توسط اصول کسب و کار شکل می گیرد، مانند اصول معماری. اصول معماری نیز به طور معمول بر پایه قسمتی از اصول کسب و کار می باشند.
تعریف چارچوب مورد استفاده:
ADM یک روش عمومی، جهت استفاده توسط سازمان ها در گستره بزرگی از صنعت و جغرافیا است. همچنین می تواند، در صورت لزوم با گستره ای از انواع دیگر چارچوب های معماری سازمانی مورد استفاده قرار گیرد. توگف باید با دیگر چارچوب های مورد استفاده در سازمان همکاری داشته باشد و توانایی های عملیاتی را افزایش دهد. چارچوب های اصلی که ممکن است نیاز به هماهنگی با توگف داشته باشند عبارتند از:
همانطور که در شکل 6-2 نشان داده شده است، این چارچوب ها گسسته نیستند و همپوشانی قابل توجهی بین آنها و مدیریت قابلیت کسب و کار وجود دارد. در نتیجه، یک معمار سازمان باید از تاثیرات معماری بر کل سازمان آگاه باشد.
تعریف روابط بین چارچوب های مدیریت:
شکل زیر یک مجموعه دقیقتر از وابستگی ها بین چارچوب های مختلف و فعالیت های برنامه ریزی کسب و کار را نشان می دهد. معماری سازمانی می تواند برای ارائه یک ساختار برای تمام ابتکارات سازمان های بزرگ مورد استفاده قرار گیرد.
مدل های بلوغ قابلیت (CMMs) راه خوبی برای ارزیابی عوامل انتخاب شده هنگام ارزیابی توسعه و پیاده سازی معماری می باشند. یک کارگاه آموزشی می تواند، یک راه عالی برای جلب حمایت ذینفعان اصلی در داخل سازمان ارائه کند. سطوح واقعی از بلوغ، اندازه ای برای توانایی سازمان در تغییر و همچنین یک سری از مراحل برای بهبود توانایی ارائه می کنند.
[1]Architecture Footprint